کد مطلب:161318 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137

مفهوم اراده، مشیت و تقدیر
پاسخ این است كه منشأ و انگیزه ی این سؤال، غفلت از مفهوم وسیع واژه های «اراده» و «مشیت» و «تقدیر» و مانند آن است.

مشیت و تقدیر خداوند، گاهی «تكوینی» و گاهی «تكلیفی» یا «تشریعی». تقدیر و اراده ی تكوینی خداوند از اختیار بندگان خارج و انسانها در مقابل این مشیت، مجبور و ناچارند. مانند تولد و مرگ انسانها، خلقت آسمانها و زمین و...؛ اما اراده ی تكلیفی و یا تشریعی عبارت از این است كه خداوند انجام و یا ترك عملی را صلاح بداند و وقوع و یا ترك آن را بخواهد و بنابر همان خواست و صلاحدید و «تقدیر»، به انجام دادن آن، امر و یا از آن نهی نماید؛ ولی با این وجود اختیار انجام و یا ترك آن را به اراده ی خود افراد محول می كند. مانند تكالیف شرعی از قبیل روزه، نماز، خمس، جهاد، حج، و... كه مورد مشیت خداوند است كه همه انجام شود؛ ولی این نوع اراده و مشیت خدا، غیرمستقیم و باواسطه بر این امور تعلق گرفته؛ یعنی با وجود اراده و مشیت از طرف خداوند، تحقق پذیرفتن این امور را به اراده و خواست بندگان واگذار نموده است.

نمونه ای از این حقیقت در قرآن مجید بدین صورت منعكس است: «ان الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنكر و البغی یعظكم لعلكم تذكرون» [1] . یعنی خداوند به عدل و احسان و دلجویی از اقوام، امر؛ و از فحشا و منكر و تجاوز به دیگران نهی می كند. او به شما موعظه می كند، شاید شما متذكر شوید. طبق این آیه ی شریفه، خداوند تحقق عدل و نیكی و دستگیری از خویشان و از بین


رفتن بساط هر نوع فحشاء و منكر و زورگویی از میان انسانها را می خواهد. ولی می دانیم همانگونه كه در خود همین آیه آمده است، این خواست را به صورت امر و نهی بیان نموده است و تحقق آن را به اراده و خواست مردم واگذار نموده است. بندگان خدایند كه باید این تقدیر و اراده ی خداوند را آزادانه انتخاب نموده و به آن جامه ی عمل بپوشانند. اگر راه مخالفت نیز بپیمایند، باز هم آزادند و هیچ اجباری در انتخاب نمودن یكی از دو راه ندارند؛ اما باید توجه نمود كه كدام راه مورد رضایت و خواست خداوند است.

حسین بن علی علیه السلام اوضاع و شرایط را چنان می بیند كه خود را مشمول فرمان الهی «كتب علیكم القتال» [2] می داند. باید قدم به میدان جنگ بگذارد. او كه می گوید: «با تسلط یزید بر مسلمانها، باید فاتحه ی اسلام را خواند»، [3] حال باید فاتحه ی دنیا و مافیها را بخواند. خود و یاران و فرزندانش را قربانی كند تا اسلام در حال نزع را جان تازه ای بخشد و قرآن فراموش شده را حیاتی نو دهد. و این همان واقعیتی است كه حسین بن علی علیه السلام در یك جمله بیان می كند: «ان الله شاء ان یرانی قتیلا و ان یراهن سبایا» [4] خدا خواسته كه مرا كشته ببیند و آنان را اسیر. یعنی این واقعه مورد رضایت خدا و خواست اوست.

آری؛ این همان خواست و مشیت خداوند است و حسین بن علی علیه السلام مأمور اجرای آن. این مسأله ی با عظمت و تاریخ ساز، گاهی نیز در عالم خواب با دیدن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و تأكید و تأیید آن بزرگوار همراه است. [5] .

به بیان دیگر، اینكه علم آن حضرت موجب جبر شود، چنین نیست؛ چرا كه همانند علم خداوند به عاقبت امور در نتیجه عذاب و پاداش بر اساس اعمال انسانهاست. یعنی می توان اینگونه گفت كه پس خدا هم كه علم به عاقبت ما دارد و می داند چه كسی جهنمی و چه كسی بهشتی است، پس ما را برای چه در این دنیا آزمایش می كند و


می میراند؟ پاسخ آن این است كه علم خداوند تأثیری در اعمال اختیاری ما ندارد. مانند اینكه ما علم داریم كه فلان هواپیما در ساعت شش بر زمین می نشیند. اما آیا این علم ما اختیار را از خلبان سلب می كند؟ آیا خلبان نمی تواند با تأخیر یا زودتر بر زمین بنشیند؟ همینگونه است علم خداوند نسبت به اعمال ما و نیز علم امام به آنچه اتفاق می افتد؛ چون این عمل امام بخاطر علمش نبود، بلكه بخاطر انجام وظیفه اش بود. حال اگر عاقبت كار را به او بگویند، باعث نمی شود كه عملش هم جبری شود.



[1] نحل / 90.

[2] بقره / 216.

[3] لهوف، ص 20 - مثيرالاحزان، ص 10 - مقتل عوالم، ص 53 - مقتل خوارزمي ج 1، ص 185.

[4] لهوف، ص 65.

[5] سخنان حسين بن علي عليه السلام، از مدينه تا كربلا، ص 65.